توی این دنیا خدا جون
همه میکنن جدایی
میشکنن همه ودا رو
چون نمی بینن کجایی
از تو میپرسم خدا جون
تویی که تنها خدایی
غم من از آدما نیست
پس چرا تو بی وفایی؟
از همه غمهای عالم
واسه من زندون ساختی
منی که دیوونه بودم
عاشق و مجنون ساختی
از تو میپرسم خدا جون
من چطور لایق این زندون بودم
منی که ترانه هامو
همه از عشق تو خوندم
من تو این زندون خاکی
ندارم جز تو هوایی
نمیخوام هیچی به جز عشق
عشق تو، بال رهایی
همه میگن تو خدایی
بی نیاز و بی ریایی
واسه تو هیچی بزرگ نیست
تو خدای عاشقایی
پس بیا با من وفا کن
لحظه ای سویم نگاه کن
بده جامی از وصالت
از غم و ماتم جدا کن
ادامه دارد...